در ابتدا آقای محمود ملکی راد به عنوان دبیر علمی این نشست گزارشی از جلسه قبلی با عنوان «ویژگیهای تمدنی جامعه عصر ظهور و نقش آن در احیای تمدن اسلامی» مطرح نمود و با تبیین جایگاه اندیشه مهدویت در تمدن سازی بر ضرورت نشستهای علمی در این زمینه تأکید شد.
در ادامه آقای دکتر همایون به عنوان استاد نظریه پرداز، دیدگاه خود را در باره موضوع یاد شده به بحث گذاشت. وی در این باره گفت: از مجموعه روایاتی که عصر ظهور را ترسیم نمودهاند میتوان یکسری از عناصر تمدن ساز را آز آنها اصطیاد نمود. عناصری چون:
تشکیل حکومت جهانی از سوی حضرت مهدی(ع) زیرا حکومت یکی از مؤلفههای مهم تمدن بهشمار میرود.
رشد و تعالی علم و دانش و عمومی و فراگیر شدن آن.
پیشرفت اقتصادی.
تعالی اخلاقی جامعه و ایجاد روابط حسنه در میان مردم.
توجه به شیوه شهرسازی و رعایت معیارهای اسلامی برای آنها.
رشد فنآوری در حوزههای مختلف.
حال سؤال اساسی این است که آیا میتوان عناصر یاد شده را در عصر غیبت و در جامعه منتظر پیاده نمود؟
در پاسخ گفته شد گرچه عصر غیبت ظرفیت جامعه عصر ظهور را ندارد اما با توجه به بحث اتصال تمدنها به همدیگرکه با تدریج همراه است شرایط باید به تدریج برای ظهورفراهم شود. در نتیجه در حد ظرفیت جامعه منتظر باید تلاش نمود. و در این راستا از سوی متفکرین اسلامی الگوهایی برای تمدن سازی عصر غیبت ارائه شده است. در اینجا به سه الگو اشاره میشود:
الگوی تاریخی: بر طبق این الگو عناصر مهم برای تمدن سازی عبارتند از:
1. گسترش علم و عمومی شدن آن.
2. توجه به نقش دین در شکلگیری تمدن که نقطه عطف آن انقلاب اسلامی ایران است.
3. وجود جغرافیای لازم برای ایجاد حکومت. زیرا حکومت از عناصر مهم تمدن سازی است و وجود محدوده جغرافیایی برای ایجاد مرکزیت در تشکیل حکومت نقش دارد.
4. وجود قوم و قبیله برای تشکیل حکومت و به تبع آن برای تمدن سازی.
الگوی حضرت امام خمینی(ره): علاوه بر نکات پیش گفته در الگوی حضرت امام حکومت نقش اساسی دارد. بر همین اساس ایشان از سالهای دور قبل از انقلاب بر تشکیل حکومت اسلامی تأکید داشتند و اصولا ایده ولایت فقیه در این راستا از سوی وی مطرح شده است.
الگوی مقام معظم رهبری: در الگوی ارائه شده از سوی ایشان برای رسیدن به تمدن اسلامی از چند مرحله باید عبور کنیم. مراحل تمدن ساز از نگاه مقام معظم رهبری عبارتند از: 1. انقلاب اسلامی 2. نظام اسلامی 3. دولت اسلامی 4. جامعه اسلامی. برآیند این چهار مرحله میشود تمدن اسلامی.
در ادامه جناب آقای دکتر حبیب الله بابایی از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ابتدا با بیان این مطلب که تمدن در ادبیات رایج ما و در فضای آکادمیک مفهوم روشنی نیست و ممکن است با حکومت و فرهنگ خلط شود.
تمدن در نگاه ایشان عبارت است از: فراخترین و کلانترین واحد اجتماعی که میتواند مورد مطالعه قرار گیرد. یعنی تمدن در سطح کلان رخ میدهد و تفکیک فرهنگ از تمدن نه ممکن است و نه مفید. از نگاه ایشان تمدن یک امر سخت نیست بلکه نرم است. زیرا تمدن در رابطه بین طبیعت و انسان رخ نمیدهد بلکه در رابطه بین انسان و انسان رخ میدهد. رابطه انسان با انسان در خانواده در جامعه و در فضای اداری و... چگونه است؟ اگر این روابط انسانی باشد میشود تمدن.
در ادامه با نقد دیدگاه آقای دکتر همایون در باره تعبیر و واژه «ملک» برای تمدن مهدوی از نگاه ایشان واژه «امت» با فضای قرآنی سازگاری بیشتری دارد.
در ادامه از معیارهای شناخت تمدن بحث شد و گفته شد هر تمدنی دین و معنویت و حکومت و... وجود دارد پس باید دید تفاوتها در چیست؟ تفوتها در حقیت در متنها و حواشی است. در تمدن غرب متن و مرکزیت در اقتصاد و سرمایه و پول است و اخلاق و دین در حاشیه و باید در خدمت و در مسیر رمایهداری باشند. بر خلاف بینش اسلامی که در آن دین متن و محور است و لازم است همه عناصر رنگ دینی به خود بگیرند.
حال باید دید که آیا در عصر غیبت و جامعه منتظر چنین محوریتی داریم یا نه؟ برای بررسی این مطب نمیتوان از عصر ظهور که زمانش معلوم نیست بهره چندانی گرفت بلکه باید دید خود جامعه منتظر چه دارد که جامعه غیر منتظر آن را ندارد؟
برای تبیین این مطلب لازم است ابتدا به شاخصهای تمدن مدرن اشاره شود و آنها عبارتند از:
1. گستردگی جغرافیایی
2. گستردگی فرهنگی
3. گستردگی در سیستم
4 کنترل خشونت
5. نظم اجتماعی
6. ایجاد رفاه و آسایش
7. تکنولوژی و علم برای تصرف طبیعت.
باید دید که عناصر تمدنی جامعه منتظر کدامند؟ در این راستا میتوان به «امید» که یکی از ویژگیهای جامعه منتظر است اشاره نمود. آیا امید میتواند با شاخصهای اصلی جامعه دینی در تعامل باشد؟ برای پاسخ ابتدا به مواردی از شاخصهای دینی اشاره میشود. برای تبیین شاخصهای تمدنی جامعه اسلامی باید به متون دینی مراجعه کنیم و آنها را استنباط نماییم: شاخصهای تمدنی جامعه اسلامی عبارتند از:
1. تعامل معروف در عفو و احسان. حال باید دید که آیا امید به ظهور با معروف در تعامل است یا نه؟ آیا از امید میتوان احسان بین مردم را برداشت کرد یا نه؟ آیا در تحمل دیگران و عفو دیگران امید واری اثری دارد یا نه؟
2. تعارف میان افراد و تمدنها «لتعارفوا» از دید گاه قرآن کریم تعارف میان انسانها و فرهنگ و مذاهب از اهداف خلقت به شمار رفته و از شاخصهای یک تمدن است. آیا امید ما را به تعارف میکشاند؟
3. تسارع در خیرات، یکی دیگر از عناصر تمدن دینی محسوب میشود. آیا امید به ظهور موعود موجب استباق و مسارعه در خیرا خواهد شد یا نه؟
در ادامه آقای دکتر رحیم گارگر از اعضای هیآت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ناقد دیگر این نشست، تأملاتی بر دیدگاههای آقای همایون داشته و به نکاتی اشاره نمودند.
وی ابتدا به سؤالات و پرسشهای این نشست اشاره داشته و در این زمینه سه سؤال اساسی مطرح گردید:
آیا مهدویت میتواند تمدن ساز باشد؟ البته سخن ما در باره اسلام با مهدویت است. بنابراین باید دید
1. مهدویت چه ظرفیتهایی برای تمدن سازی دارد؟
2. عناصر تمدن ساز مهدویت کدام است؟ و دارای چه مؤلفههای اصلی است؟
3. سازوکارها و مکانیسمهای تمدن سازی دامند؟ شیوههای تمدن سازی در جامعه منتظر چیست؟
در باره پرسش اول لازم است بدانیم که جایگاه مهدویت در سه الگوی ارائه شده توسط آقای دکتر همایون، کجاست؟ آیا الگوهای یاد شده به همراه اندیشه مهدویت شکل گرفته است؟ در تبیین الگوی تاریخی باید برای مهدویت نقش مهمی قایل شد. زیرا مهدویت در شکل گیری حکومتهایی چون بنی عباس و تا زمان صفویه نقش مهمی داشت و تا حال حاضر نیز دارای نقش است. بنابراین لازم است در الگوهای یاد شده نقش مهدویت پررنگ شود و برای آن نقش قایل شویم.
در باره پرسش دوم لازم است به همه ابعاد مهدویت توجه داشته باشیم. این عوامل در حوزههای مختلف اقتصادی و غیره مطرح است.
و در باره پرسش سوم نیز بر اساس مباحث آینده پژوهی لازم است برای تمدن سازی چشم انداز لازم است.
نشست علمی نقد با عنوان « کارکردهای تمدنی مهدویت در برپا داشت تمدن جامعه منتظر» در تاریخ 11/12/94 از سوی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی برگزار گردید.