در میان انبوه حدیثهای صحیح و معتبر مهدویت، گاهی به اندکسخنانی برساخته یا تصرفشده برمیخوریم. این اندک به سبب تأثیر شگرفی که مهدویت در زندگی مسلمانان دارد، بسیار است. بررسی و تحلیل انگیزهها در پاسخ به چراییهای «برساختن و دستبرد در احادیث»، تبیین نمونهها در پاسخ به «چگونگیهای آن» و بررسی آسیبها در پاسخ به «چیستی پیآمدهای آن»، حقایق ناگواری را در این گستره به دست میدهد که برجستهترین آنها سستشدن بنیانهای مهدویت است. در بایستگی این پژوهش دانشبنیان، همین بس که پدیده وضع و تحریف در احادیث مهدویت را بازنمایی میکند، با شناساندن سره از ناسره زمینههای بازپروری بنیانهای هرچه بیشتر معارف مهدوی بر پایه روایات معتبر را فراهم میسازد، کمک شایانی به پیرایش این باور ارزشمند از افزودهها و برساختهها مینماید.